در خیابانهای تهران، از مناطق مرکزی گرفته تا حاشیهها، حضور فستفودها پررنگ و همیشگی است. این نوع غذا برای بسیاری از شهروندان، بهویژه جوانترها، راهی ساده و در دسترس برای رفع گرسنگی است؛ گاهی هم بهدلیل جذابیت طعم و تنوع در انتخاب. بعضی افراد به دلیل محدودیت زمانی ناشی از کار و ترافیک، ناچار به انتخاب فستفود میشوند. در عین حال، فستفودها صرفاً مکانهایی برای غذا خوردن نیستند؛ بخشی از روابط اجتماعی درونشان شکل میگیرد، قرارهای دوستانه یا حتی جلسههای کاری غیررسمی در همین فضاها انجام میشود. این رواج البته بیتأثیر از تبلیغات گسترده، بستهبندیهای جذاب و دسترسی آسان هم نیست.
با این حال، فستفود در تهران با تناقضهایی هم روبهروست. از یک سو محبوبیت دارد و بخشی از چهرهی غذایی شهر شده، و از سوی دیگر نگرانیهایی دربارهی سلامت، تغذیهی ناسالم و وابستگی به الگوهای مصرفی غربی را در پی دارد. بعضی خانوادهها تلاش میکنند مصرف این غذاها را محدود کنند، در حالی که برای برخی دیگر، تبدیل به عادت روزانه شده است. در سالهای اخیر، توجه بیشتری به کیفیت مواد اولیه، کالری و ارزش غذایی این غذاها شده، اما همچنان مصرف آن بیشتر به سبک زندگی فشردهی شهری و تغییرات فرهنگی وابسته است تا آگاهی تغذیهای. فستفود در تهران نه صرفاً یک خوراک، بلکه نمادی از زیست مدرن، دوگانگی انتخابها و سرعتی است که همهچیز را شکل میدهد.